سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه جامه دانش بپوشد، عیبش از مردم نهان ماند [امام علی علیه السلام]

 محمدی حاج آقا  
استاد حاج آقا محمدی علی داد محمدی

 

فرزندان استاد حاج آقا پسر

     
 محمدی اصغر  
علی اصغر محمدی پسر حاج آقا حسن محمدی پسر حاج آقا علی آقا محمدی پسر حاج آقا پرویز محمدی پسر حاج آقا

 

فرزندان علی داد  پسر

 
بهرام محمدی شهید بهروز محمدی برزگران

فرزندان علی اصغر پسر حاج آقا

محسن محمدی

پسر علی اصغر

رضا محمدی

پسر علی اصغر

محمدی

پسر علی اصغر

فرزندان علی آقا پسر حاج آقا

محمدی یوسف محمدی یونس محمدی امیر

یوسف محمدی

پسر علی آقا

یونس محمدی

پسر علی آقا

امیر محمدی

پسر علی آقا

فرزندان حسن پسر

 
وحید محمدی پسر حسن  


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

طایفه حسنی

این طایفه با سه فامیلی حسنی حسینی و صاحب نوری اصالتا از  ایلات قشقایی می باشند برای مشاهده  بخشی از شجره نامه و توضیحات مربوطه روی لینک زیر کلیک نمایید

http://kourijan.persianblog.ir/post/121/

تیره یا خاندان صاحب نوری از طایفه حسنی (شبیه خوان طایفه سی) که اکثرا ساکن کرج شده اند (از محله مسجد دالی کوریجان) از خانواده های باسواد و تحصیل کرده می با شند که در در لینک فوق به تبخشی از آنها اشاره شده است.این طایفه در کوریجان به هوش و ذکاوت مشهورند و چون اکثر مداحان و شبیه خوانان کوریجان از این طایفه بودند به شیه خوان طایفه سی نیز مشهور شده اند

ضمنا  آقای علی صاحب نوری که عکس ها و مطالبی در رابطه با طایفه خود به این سایت ارسال نموده اند تشکر می نمایم

     
محمد حسن صاحب نوری      
       
احمد صاحب نوری پسرمحمد حسن حمید صاحب نوری پسرمحمد حسن  مجید صاحب نوری پسرمحمد حسن  رضا صاحب نوری پسرمحمد حسن
       
 علی اکبر صاحب نوری پسرمحمد حسن  روح اله صاحب نوری پسرمحمد حسن  شایان صاحب نوری پسر مجید  

محمد حسن صاحب نوری http://up.iranblog.com/Files/26765e2c4be947309a53.jpg
احمد صاحب نوری پسرمحمد حسن http://up.iranblog.com/Files/a084e0f767ab4ec19111.jpg
حمید صاحب نوری پسرمحمد حسن http://up.iranblog.com/Files/7fc49a932a0942f2acad.bmp
مجید صاحب نوری پسرمحمد حسن

https://mail.google.com/mail/?

ui=2&ik=a6d8dd00b7&view=att&th=12812361585e66cf&attid=0.2&disp=inline&zw

http://up.iranblog.com/Files/2e4ffa3a5b0843d398b3.bmp

رضا صاحب نوری پسرمحمد حسن  
صاحب نوری پسرمحمد حسن http://up.iranblog.com/Files/9cc8a76ed7c54467b872.jpg
علی اکبر صاحب نوری پسرمحمد حسن

http://up.iranblog.com/Files/81c1aee4596a4d3f9d33.JPG

 https://mail.google.com/mail/?ui=2&ik=a6d8dd00b7&view=att&th=12812361585e66cf&attid=0.1&disp=inline&zw

 روح اله صاحب نوری پسرمحمد حسن

 http://up.iranblog.com/Files/eeb740bc931147058f0d.JPG

http://up.iranblog.com/Files/eeb740bc931147058f0d.JPG

شایان صاحب نوری پسر مجید

https://mail.google.com/mail/?ui=2&ik=a6d8dd00b7&view=att&th=12812361585e66cf&attid=0.4&disp=inline&zw

http://up.iranblog.com/Files/22ec387cc9f4430f8e8a.jpg


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

اسد احمدی  پسر درویش علی نوه مقیم بیک

 

http://up.iranblog.com/Files/7639f63d4501484db9b1.bmp


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

این مطلب عیننا از قلم آقای صاحب نوری از جوانان اهل مطالعه این طایفه نقل شده است   به زودی به کمک ایشان شجره نامه و گالری عکس و... این طایفه کامل خواهد شد

طایفه حسنی:

بر طبق اطلاعات جدیدی که به دست آوردم و البته کاملا موثق نیست و تحقیق می کنم. پدر بزرگ پدر بزرگ من که می شود جد شناخته شده ی ما شخصی به نام حسن خان از اقوام حسنلو از ترک های قشقایی شیراز بوده است. در زمان احتمالا ناصر الدین شاه یا به این ور حسن و دو برادرش که احتمالا به دلایلی به حاکم وقت خود طغیان کرده بودند. به همراه گروه دیگری از حسنلوها به سه نقطه تبعید شدند. که گروهی به سمت قم گروهی به سمت کوریجان و گروه دیگر را نمی دانم. که جد ما به کوریجان آمده است. به نظر می رسد در قسمت شمال شیراز و یا جنوب کهکلویه و بویراحمد ساکن بودند. و احتمالا زندگی عشایری داشتند. باز بر طبق اطلاعات و مشاهده ای که یکی از اقوام داشتند مجسمه ای از این سه برادر در منطقه سکونت قبلیشان وجود دارد. که گویا تا حدودی شخصیت های شناخته شده ای بودندکه شاید بعدا ساخته شده است. البته اطلاعات فوق هنوز برای خودم کاملا ثابت نشده است.

به نظر می رسد نام خوانوادگی این طایفه (حسنی) از واژه حسنلو آمده است.

بیرام علی

 

فرزند ارشد حسن در کوچه پشت مسجد زندگی می کردند. مثل اکثر کوریجانی ها کشاورز بودند.

 

فرزندان بیرام علی به ترتیب ارشدیت سنی:

نورعلی صاحب نوری

برجعلی حسینی

محمد علی حسنی

غلامحسین حسنی

 

همگی ساکن مسجد دالی بودند و کشاورزی می کردند. گرچه به دلایلی اسم فامیلی این زیر طایفه ها عوض شد.

 

 نورعلی:

از شخصیت های معروف کوریجان است. و داستان های زیادی در مورد او گفته می شود. از جمله ناپدید شدن او و مرگ او و آرامگاه او. در حقیقت اولین تعزیه خان طایفه شبی خانلار. فرزند بزرگ بیرام علی. شهرت او به خاطر تعذیه خوانی و شخصیت مومنی که داشته است. می گویند وارد اتاق خالی که می شده سلام می داده و می گفته منظورم با فرشته هایی است که در کنج خانه اند. اما اصل شهرت او به خاطر سقوط با اسب داخل چاه آبی که در روبروی در مسجد کوریجان در روز عاشورا بوده است. مردم از زنده بودن او و بیرون نیامدنش نا امید می شوند ولی ناگهان با اسب بیرون می آید و عاشورای آن سال توام با جشن سلامتی او میشود. پیرمردان و پیرزنان کوریجانی این واقعه را به یاد می آورند. به روستاهای مختلف برای تعذیه می رفته است. اما به چه دلایلی زیاد مورد نظر پدر نبوده. برخی می گویند به خاطر فقر و یا برای پیدا کردن فرزند گم شده اش تنها و  برای همیشه ازکوریجان می رود. بطوریکه مادر بزرگ و پدر و عمه ام به دنبال او می گردند و پیدایش نمی کنند و ناامید برمی گردند که بنظر می رسد زمان جنگ جهانی دوم بوده که فقر و قحطی کوریجان را هم در بر گرفته بود.  

فرزندان نورعلی:

محمد حسن و هاجر(پدر و عمه ی من)

 

محمد حسن متولد 1292 هجری شمسی به زمان احمد شاه و شخصیتی شاعر مسلک وساز نواز از لحاظ فیزیکی استخوانی و ضعیف با چشم هایی روشن بود. در کنار عموی کوچکش غلامحسین که تقریبا هم سن و سال بودند کار کشاورزی می کرد. دهه آخر عمر را با بیماری سرطان حنجره گذراند و در تابستان سال 65 در سن 73 سالگی در تهران فوت کرد. یک سال بعد از خواهرش هاجر(که او فرزندی نداشت)

فرزندان محمد حسن :

محمد حسن از ازدواج اول سه فرزند از ازدواج دوم(مادر ما) هفت فرزند دارد.

فرزندان همسر اول(نازی):

 احمد. در سال 1379 در سن 58 سالگی در اثر از دست دادن جفت کلیه ها و سکته قلبی در گذشت. دارای دو پسر و یک دختردر شهر واوان اسلامشهر تهران که فرزند بزرگ محمود مهندس الکترونیک است.

 محبوب: ساکن کرج دارای سه دختر و یک پسر و هفت نوه(که دو تن فارق التحصیل رشته کامپیوتر یکی برق و یکی کارشناس زبان است) ودخترش منیر عضو شورای شهر آبیک است.

 و اقدس : ساکن تهران دارای سه دختر و یک پسرو دو نوه که دخترش لیلا کارشناس صدا و سیما است.

فرزندان همسر دوم(گل گز مینایی):

سکینه دارای یک فرزند دختر و ساکن کوهسار

اعظم دارای دو پسر و ساکن کوهسار

حمید: شغل آزاد- ساکن شهر کوهسار کرج- دارای سه فرزند دختر

مجید : تکنسین برق( حوادث برق هشتگرد )- ساکن شهر کوهسار کرج- دارای دو فرزند پسر و یک دختر

رضا: تکنسین جوشکاری تاسیسات فرودگاه مهر آباد- ساکن کرج- دارای یک فرزند پسر

علی اکبر:کارشناس ارشد زمین شناسی و مهندس نفت( شرکت پتروپارس)- ساکن شهر کوهسار کرج

روح اله: تکنسین تاسیسات سرد و گرم مترو تهران- ساکن شهر کوهسار- دارای یک فرزند دختر

 

و مادرمان گلگز 73 سال دارد. فرزند محمد مینایی( قره ممد)

 

 

 خانواده های حسنی و حسینی:(تا جاییکه اطلاعات دارم)

فرزندان برجعلی: نعمت اله( در اثر سرطان فوت نمودند) و خجه

فرزندان نعمت اله:

موسی(اخیرا کشته شد)

عیسی ساکن تهران(مداح)

ابولقاسم(ساکن همدان)

خلیل(در اثر عارضه کلیه فوت کرد)

مجتبی(ساکن همدان)

 و چهار دختر

 

فرزندان محمد علی:

نصرت- فوت نموده- فرزندان ساکن همدان

حسن- ساکن همدان – دو پسر و یک دختر( همگی دارای تحصیلات دانشگاهی)

اسماعیل- ساکن همدان- دو پسر و احتمالا شش دختر( همگی دارای تحصیلات دانشگاهی)

 

فرزندان غلامحسین:

 

عین اله- ساکن تهران

حسین- ساکن تهران

حاج آقا- ساکن تهران

حمد اله- ساکن تهران

شوذب- ساکن تهران

حسن – ساکن همدان

عباس- فوت نموده

علی- ساکن کوریجان

خدیجه- ساکن تهران


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

طایفه عباسی (قویون باشلار طایفه سی )بزرگترین طایفه کوریجان است و شجره نامه این خاندان در کتاب تاریخ کوریجان آمده است

 جد بزرگ این خاندان  به نام اسکندر در نیمه اول سده یازدهم هجری از اصفهان (وبه قولی از خرقان ) به کوریجان کوچیده  و تمام عباسی های کوریجان(قویون باشلار طایفه سی ) از نسل پسر بزرگ اسکندر به نام کربلایی عباس می باشند و به نام همین کربلایی عباسی این طایفه به نام عباسی شهرت یافته اند و اکثریت این طایفه(غیر از خانواده که فامیلی اسماعیلی و حسینی دارند) فامیلی عباسی دارند

برای مشاهده شجره نامه روی لینک  کلیک نمایید

تعدادی از عکسهای این خاندان که برای سایت ارسال شده مشاهده می نمایید

 برای مشاهده عکسها در اندازه بزرگتر روی آنها کلیک نمایید

      

 
حاج نور علی عباسی گلاب علی عباسی فرزند یوسف  
محمد حنیفه عباسی فرزند یوسف

سیف علی عباسی

فرزند یوسف

 
     

 علی  آقا عباسی

 پسر بیرامعلی

رجبعلی عباسی

پسر بیرامعلی

   
     

 غلامرضا عباسی فرزند

 ذوقعلی فرزند بیرامعلی                                                              

 مرتضی عباسی

 فرزند غلامرضا

 فرزند ذوقعلی            

 
     
 احمد عباسی پسر حاج نورعلی  سیف الله عباسی   احمد عباسی
 
محمود عباسی 

جعفر عباسی پسر

 مشهدی کمند علی

 
   
اسماعیل عباسی پسر قنبرعلی اجمشید عباسی پسر قنبرعلی  

            

 

برای مشاهده بقیه عکس ها بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید

 

 

    
حاج نور علی عباسی    سیف الله عباسی احمد عباسی مرحوم مجتبی عباسی عکس حدود سال 1340
       
 رجبعلی عباسی

 پسر بیرامعلی

عکس سال 1340

     
       

محمد عباسی پسر احمد نوه حاج نورعلی

عکس سال 1386

 حاج نورعلی عباسی

عکس سال 1388

 رجبعلی عباسی

 پسر بیرامعلی

عکس سال 1388

 
     

جعفر عباسی

پسر کمندعلی

عکس سال 1388

 مهدی عباسی

پسر رجبعلی

عکس سال 1388

 

محمد عباسی پسر احمد نوه حاج نورعلی

عکس سال 1388

 http://up.iranblog.com/7/1264369695.bmp

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

میرزایی های کوریجان در اصل دو طایفه هستند آقا میرزایی ها و میرزایی ها که در اینجا عکسهای طایفه آقا میرزایی آورده شده است و برای مشاهده عکسهای طایفه میرزایی به لینک مراجعه نمایید (کلیک نمایید)

http://kourijan.persianblog.ir/post/72/

   
رمضانعلی میرزایی پسر غلام امامعلی میرزایی پسر غلام حسین آقا میرزایی پسر غلام
   mirzaee  
حسن میرزایی پسر غلام  رضا میرزایی  پسر غلام ابوالفضل میرزایی  پسر غلام
  mirzaee  
  یاشار میرزایی پسر حسن نوه غلام  

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

سلام

این شعر از کارهای خودم هست و شاید داستان الان کوریجان است. عکسی هم که پیوست کردم جلد روی کتابم است.
من یکی از بزرگترین آرزوهام این است که دوباره برگردم به دوران کودکی و آن کوریجان سبز را با باغهای انگورش می دیدم.

 
رود خشک
در پس و پیچ رودخانه ای خشک
در کنار گندمزاران زرد
از آسمان آتش می بارید
پدرم می گفت
خیر و برکت از زمین رفته
پدرم خسته
این مترسک های دست و پا چلف
دزدان سر گردنه اند
کابوس کلاغان سیاه
روح خسته
مزرعه ای افسرده
گلوی خشک چشمه
صدای چکاچک بیل ها
صنعت
پا در آبی احساس روستا

کمر شکسته درختان
روستا از حصار درختان خارج
جاده ها خوره ای
که بر روح نجیب روستا ریشه کردند
وقتی تیرهای برق سبز شدند
دل فانوسی این خانه شکست
چاره ای نبود
وقتی دهان پنجره را
با خشت بستند
نه خبری از پروانه ها
حسرت سیب باغ همسایه
تنورمان را باد با خاک پر کرد
زبان داسها کند شد
پدرم از غربت سارها سرود
پدرم خانه نشین
پدرم ساکت
هنوز اضطراب بره ای راه گم کرده
در روح من
دست و پا
میزند

سگ چوپان چه زود پیر شد
سالهاست کسی آدم برفی ندیده
روستای بی اصالت
فرزندان خود را فراموش کرد
دیگر کسی سراغ بغض روستا
جز باد و گردبادها
قنات پیر خشک شد
کفتران چاهی گمراه
یادش به خیر غروب روستا
دیگر به این طاعون زده نمی شود نزدیک شد
دیگر چرت روستا را
هیچ خروسی
پاره نمی کند


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

در تاریخ 13 رجب 1304/18 فروردین هجری 1266 خورشیدی /7 آوریل 1887 ابوالحسن خان فخرالملک اردلان در بازگشت از عتیبات از کوریجان عبورکرده و در سفرنامه خود که با نام از حریم تا حرم چاپ شده به کوریجان و مالکان آن در آن زمان  عزالدوله و عبدالله خان سرتیپ اشاره کرده است و همچنین به وضعیت رودخانه کوریجان و جمعیت کوریجان اشاره شده است 

امروز به کوریجان که ملک سرکار عزالدوله(1) است می رویم مسافت چهار فرسنگ است امروز روز عید امیرالمومنین (ع) است روز بسیار مبارکی است شش ساعت به غروب مانده سوار می شویم و سه فرسنگ در جلگه رو به شمال حرکت کردیم بعد کم کم دره متهور شد می گفتند اینجا سابقا محل دزد گاه بوده حالا از اقبال بی زوال شاهنشاه جمجماه روحناه فدا در کمال امنیت است یک فرسنگ که میان ماهورها گذشتیم در انتهای ماهورها باز جلگه شد و به قریه کوریجان رسیذیم آئم های حضرت والا عزالدوله استقبال کرده بودند بد خانه ای نبود قریه کوریجان در اصل چهارصد خانوار می شود امروز در راه یک روئخانه عظیمی بود که دویست سنگ آب داشت و پل نداشت با کمال زحمت گذشتیم ... امروزدر راه باران سختی آمد ...

در خاتطرات روز شنبه 15 رجب می نویسد منزل امروز سرابیک است و مسافت 5 فرسنگ است صبح سوار شدیم چند تن از گماشتگان سرکار عزالدوله برای بلدیت همراه آمده بودند از پل رودخانه کوریجان که واقعا شطی بود گذشتیم

 عجب این است که می گویند این رودخانه در تابستان به کلی خشک می شود نیم فرسنگ که آمدیم به به قریه مزرعه که قدریش ملک سرکار عزالدوله است رعایا بره تعارف آورده بودند . از دو رودخانه که پل چوبی داشت گذشتیم تا به قریه داق داق آباد رسیدیم از آنجا آدم های سرکار عزالدوله برگشتند و یک نفر بلد همراه کردند که مارا به سرابیک ببرد. از قراری که میرزا زمان گماشته عزالدوله صحبت می کرد در چند روز پیش عبدالله خان سرتیپ (2) اسب های خودش را خواسته بود که سان ببیند یکی از اسب ها را کور دیده بود بعد جلو دار به قدری گاو سر زده بود که جهان فانی را وداع گفته بود. خیلی حکایت غریبی بود به هر جهت به همراهی بلد سه فرسنگ و نیم بیراهه آمدیم زمین همه جا خار و ورک بود یک ساعت به غروب مانده وارد سرابیک شدیم قریه ایست مخروبه تقریبا پنجاه خانوار می شود ملک دختر نگار خانم خاله است.. (3).

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

منابع و ماخذ و توضیحات :

(1) عزالدوله: عبد الصمد میرزا عزالدوله برادر ناصرالدین شاه (پدر قهرمان میرزا عین السطنه  ونیای خاندان سالور اربابان کوریجان)

(2) عبدالله خان سرتیپ در آن زمان مالک دو دانک کوریجان بوده است که به این بخش از اراضی روستا به سرتیپ لی لر یا ایکی دنک معروف است.

(3) کتاب از حریم تا حرم –ابوالحسن خان فخرالملک ص 109

 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

« شاه طهماسب دوم صفوی  با جمع قوای قزلباش به شتافت و از راه درجزین عازم همدان شد و دوباره به جمع آوری قشون و چریک همدان و ولایات و نواحی پرداخته و در قریه موسوم به کرد خان (کوریجان) از اعمال همدان اردو زد احمد پاشا {والی عثمانی} پیشنهاد صلح کرد ولی او اعتنا نکرده جنگ در گرفت  که منجر به شکست دیگر شاه طهماسب شد { اوایل شعبان 1143 هجری قمری } سپاه قزلباش منهزم گردید . باقی سپاه گریخت  عثمانلو ها به تعقیب پرداختند بلاخره طهماسب مجبور به صلح می شود نادر شاه خشمگین می شود و در پی آزاد سازی نواحی از دست رفته می افتد  » (1)

 محمد امین زکی بیک در کتاب زبده تاریخ کرد و کردستان آورده است  « احمد پاشا با اردوی خود به نزدیکی های همدان رسید در 16 ایلول سال 1731 میلادی در کوریجان که یک روز با همدان فاصله دارد و در این طرف شهرواقع است با اردو شاه طهماسب رو به رو شد و جنگی سخت و سنگین بین آن دو اردو درگرفت  و نیمی از اردوی ایران در این جنگ محو و نابود شد  و همه اموال و مهمات توپخانه و آلات و ادوات سپاه  ایران به دست سپاه عثمانی افتاد لیکن علی رغم این غلبه عظیم به سبب بعضی احوال احمداشا مجبور به صلح شد . »   (2)

اشاره به واقعه صلح شاه طهماسب دوم صفوی با سپاه عثمانی در سال 1731 میلادی  / 1145 هجری قمری دارد که به موجب آن کلیه اراضی قفقاز که آن سوی رود ارس بود و ولایات غرب ایران در اختیار سپاه عثمانی قرار می گرفت

نادر انعقاد قرار داد فوق را مغایر با شئونات ایران تلقی نمود و ان را بی اعتبار اعلام داشت و در مجلس مشاوره ای که از بزرگان و سران لشکر تشکیل داد موافقت شد که شاه طهماسب از سلطنت خلع  و کودک هشت ماهه او به نام عباس میرزا به سلطنت بنشیند بدین ترتیب اداره امور کشور عملا و رسما در دست نادر قرارگرفت .

معمرین و بزرگان روستا این واقعه را از قول پدران خود نقل می کنند محلی در کنار رودخانه قره چای به اراضی توپ گچن یعنی محل عبور توپ معروف است و می گویند نادر شاه توپهای جنگی خود را از آنجا عبور داده است.

رقابت نادر با تهماسب دوم  سبب شد، شکست در نبرد کوریجان،   شمال شرق همدان، در مقابله با عثمانی در سال 1145 شد و همین موضوع بهانه برکناری شاه قرار گرفت و فرزند هشت ماهه او به نام شاه عباس سوم(246) به شاهی برگزیده شد و نادر خود را نایب السلطنه اعلام نمود. سپس در اواخر سال 1148 هجری قمری، نادر با طراحی کودتایی در دشت مغان نیت نهایی خود را برای پادشاهی آشکار و در گردهمایی یکصد هزار نفری از نمایندگان طبقات و اصناف مختلف سراسر ایران که از جنگاوری و بی رحمی او در هراس بودند، در نزدیکی مرز دشمن دیرینه، شاه خردسال را بر کنار و خواسته خود را به انجام رسانیده و رسماً پادشاه ایران(247) شد.

زمان جنگ در منابع عربی :

 من ربیع الأول 1143 هـ = 16 من سبتمبر 1730 م
الدولة العثمانیة تسترجع مدینة همدان بعد انتصارها علی الإیرانیین فی معرکة "کوریجان"، التی تقل فیها 3 أرباع الجیش الصفوی المکون من 40 ألف جندی.

  • 3 من ربیع الأول 1221 هـ = 20 مایو 1806م

  •  

     

    منابع و توضیحات :

        (1) از درگزین تا کاشان پرویز اذکایی ص 43 / جهانگشای نادری ص 171-175/   عالم آرای عباسی ج1 ص 327-345      تاریخ حزین لاهیجی ص95  /

    (2) زبده تاریخ کرد و کردستان-تالیف محمد امین زکی بیک –ترجمه یدالله روشن اردلان  ج 1 ص 159  

    (3  )http://kourijan.persianblog.ir/post/41/                                              


    کلمات کلیدی:

    نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

       زیارتگاهی است که مورد توجه اهالی کوریجان و روستاهای اطراف می باشد بقعه ای نوساز دارد در گئشته بنایی قدیمی داشت که از خشت خام با گنبدی کاه گلی بود با کمک مالی مرحوم احمد(شکور) عباسی (شیرازی) تجدید بنا شد.

       بنابر شجره نامه ای که در داخل بقعه از طرف اداره اوقاف و امورخیریه نصب شده است این امامزاده شریف جعفر الطواف بن محمد بن حسین بن علی بن محمد بن جعفر صادق(ع) می باشد او سید شریفی بود که به سبب مهاجرت او از بغداد به جبل به طواف مشهور شد. به احتمال قوی وفات او در اواخر قرن چهارم هجری باشد که در این مکان به خاک سپرده شده است.(1)

      البته قبل از این شجره نامه دیگری داخل امامزاده نصب شده بود که شجره این بزرکوار را به امام حسن مجتبی می رساند ( که این شجره بصورات کلی امامان و امامزاده گان را ترسیم نموده و این امامزاده را با 5 واسطه به امام حسن مجتبی می رساتد)

      این شجره نامه در کتب مختلف انساب آمده است در کتاب آرامگاههای خاندان پاک پیامبر نقل می کند که (( او بعد از در گذشت پدرش مدتی در بغداد اقامت کرد.آنگاه به همدان منتقل شد (مهاجرت نمود) و همدان را برای سکونت برگزید (شاید محل سکونتش کوریجان بوده است) این مطلب را سهل بن عبدالله البخاری در سر الانساب گفته است ظاهرا او در اخر عمر نابینا شد و لدا ابن عنبه او را اعمی معرفی کرده است )). (2)

    در مورد فرزندش حسین بن جعفر ابو نصر بخاری در سر الانساب آورده است (( حسین پس مرگ پدرش مدتی در همدان اقامت کرد سپس به قزوین منتقل شد .و آنجا را به عنوان اقامتگاه خود برگزید و همانجا بدرود حیات گفت وی از معمرین بود و 105 سال عمر داشت )). (3)

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

    منابع و توضیحات:

    (1)    شجره نامه نصب شده داخل حرم امامزاده

    (2)    آرامگاههای خاندان پاک پیامبر ص 353 / سر الانساب ص .....

     


    کلمات کلیدی:

    نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/2/12:: 9:57 صبح     |     () نظر

    <      1   2   3      >
    درباره
    وضعیت من در یاهـو
    مصطفی نوروزی
    من کارشناس ارشد مدیریت دولتی و مهندس نرم افزار کامپیوتر هستم و در زمینه تاریخ کوریجان و همدان مطالعاتی دارم
    صفحه‌های دیگر
    لینک‌های روزانه
    پیوندها
    لیست یادداشت‌ها
    آرشیو یادداشت‌ها