دوشنبه سلخ شهر جمادی الأول [1313
مأمورین در ده محشر می کنند و هیچ کس حکم نمی کند . تلگراف را حضرت والا به درب خانه برده و به نظر صدر اعظم رسانید . باز جواب تلگرافها نیامد ه ، نمی دانند چه جواب بدهند ، اغلب تقصیر ساعدالسلطنه است ، اگر میل او نبود حکومت سهل است مأمور مخصوص شاه هم که می رفت نمیتوانست کاری بکند اقتدار آنها بیش از اندازه است و حکومت کل باید به امضاء و صلاحدید آنها مأمور روانه کند خودمان بوده ایم و از وضع همدان کاملاً مطلع هستیم ، الان هم مأمورین همان پدر سوخته [ساعدالسلطنه] با جمعی سوارو الواط در کوریجان هستند و در سراموال کوریجانیها میاندو سه نفر نزاع شده ، یک نفر از خود کشته اند و حالا آنرا هم بر گردن کوریجانی گذاشته اند . باری تلگراف را صدراعظم روانه کرد و صدر تلگراف دست خط شده بود ، تلگراف و حکم مخصوص به عضدالدوله ینویسید رعایا و نصراله خان را مرخص و آسوده کند چرا تا حال مرخص نکرده ، صدراعظم هم در زیر آن با مداد به امین خلوت مرقوم داشته به شاه عرض کنید هر چه تلگراف می کنیم عضدالدوله جواب نمی دهد و نصراله خان را هم مرخص نمی کند. دستخط تلگرافی بشود شاید اثر کند . شاه هم دستخط سختی تلگرافاً فرمودند صدراعظم هم بر طبق آن سختی به ریس تلگرافخانه همدان کرد که نصراله خان را از حبس بیرون آورده محترماًبه کوریجان روانه کن . سایر رعایا را مطمئن کرده مأمورین هر کس در آنجاست خارج کن ....(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. روزنامه خاطرات عین السلطنه ج 1 ص 859
کلمات کلیدی: