سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چنگ در پیمانهاى کسانى در آرید که چشم وفا از ایشان دارید . [نهج البلاغه]

دوشنبه سلخ شهر جمادی الأول [1313 Ú ق ] دیشب را خانه حضرت والا بودم تلگراف مجددی از رعایای کوریجان و مزرعه رسیده بود که حکومت معاودت ، نصراله در حبس ، جمعی دیگر در لتگاه و شورین محبوس ، سایر پراکنده و متواری ، جمعی دیگر در شهر هستیم ، اضطراراً به خانه حجت الاسلام آقای ملاعبداله متحصن شدیم و مأمور مخصوص آخوند به قریتین مزبورتین رفته آنجا بی عصمتی و نهب و تاراج شده صورت برداشته چندین طفل هم ساقط شده از برای خدا به داد ما برسید .

مأمورین در ده محشر می کنند و هیچ کس حکم نمی کند . تلگراف را حضرت والا به درب خانه برده و به نظر صدر اعظم رسانید . باز جواب تلگرافها نیامد ه ، نمی دانند چه جواب بدهند ، اغلب تقصیر ساعدالسلطنه است ، اگر میل او نبود حکومت سهل است مأمور مخصوص شاه هم که می رفت نمیتوانست کاری بکند اقتدار آنها بیش از اندازه است و حکومت کل باید به امضاء و صلاحدید آنها مأمور روانه کند خودمان بوده ایم و از وضع همدان کاملاً مطلع هستیم ، الان هم مأمورین همان پدر سوخته [ساعدالسلطنه] با جمعی سوارو الواط در کوریجان هستند و در سراموال کوریجانیها میاندو سه نفر نزاع شده ، یک نفر از خود کشته اند و حالا آنرا هم بر گردن کوریجانی گذاشته اند . باری تلگراف را صدراعظم روانه کرد و صدر تلگراف دست خط شده بود ، تلگراف و حکم مخصوص به عضدالدوله ینویسید رعایا و نصراله خان را مرخص و آسوده کند چرا تا حال مرخص نکرده ، صدراعظم هم در زیر آن با مداد به امین خلوت مرقوم داشته به شاه عرض کنید هر چه تلگراف می کنیم عضدالدوله جواب نمی دهد و نصراله خان را هم مرخص نمی کند. دستخط تلگرافی بشود شاید اثر کند . شاه هم دستخط سختی تلگرافاً فرمودند صدراعظم هم بر طبق آن سختی به ریس تلگرافخانه همدان کرد که نصراله خان را از حبس بیرون آورده محترماًبه کوریجان روانه کن . سایر رعایا را مطمئن کرده مأمورین هر کس در آنجاست خارج کن ....(1)

  

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.       روزنامه خاطرات عین السلطنه ج 1 ص 859


کلمات کلیدی: تاریخ کوریجان

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

قهرمان میرزا عین السطنه در خاطرات چهارشنبه 4 محرم الحرام 1332   /10آذر ماه 1292 /1 دسامبر1913 « سابقاً یادم هست در همدان جزء در قریه فامنین جای دیگر قالی بافی نبود حالیه در بیشتر دهات تمام زن ها و دخترها مشغول این صنعت شده اند ، چنانچه در کوریجان ده ما ده سال قبل دو خانه قالی می بافتند و آن هم پست و حالیه در تمام آن پانصد خانوار مشغول هستند و خانه ای نیست که در آن قالی بافی نشود رواج این کار هم ارامنه و آمریکاییها و سایر تجار خارجه شده اند .»(1)

ولی متاسفانه این صنعت دستی امروزه دیگر در کوریجان به فراموشی سپرده شده است غیر از آن بسیاری از صنایع  در گذشته در کوریجان رونق داشت مثل جوراب بافی، آهنگری(چلنگری) ،کفاشی و...که امروزه منسوخ شده است که می توان بسیاری از این صنایع دستی را بصورت صنایع کوچک زود بازده در روستا راه اندازی نمود و ایجاد اشتغال نمود مثل صنایع جوراب بافی که امروزه در روستای امزاجرد راه اندازی شده یا حدود 300 کارگاه خیاطی که در روستای ویان موجب اشتغال و رشد روستای ویان شده است. 

    

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.       روزنامه خاطرات عین السلطنه (قهرمان میرزا سالور ) ج 5 ص 3961


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

یاد اون خونه های قدیمی به خیر

http://up.iranblog.com/Files/a0b323c42b704d018e9e.jpg

عکس بالا یک خانه قدیمی در شهر لالجین است خانه های کوریجان اکثرا شبیه این خانه بود

معماری کوریجان:

معماری کوریجان همان معماری رایج سایر دهات مناطق کوهستانی ایران می باشد و خانه ها در جهت شمالی  و به اصطلاح رو به قبله -که مناسب ترین نوع معماری منطقه کوهستانی و سرد ایران است - ساخته شده اند . در حیاط منازل علاوه بر آغل وانباری که گاه به صورت زاغه و در زیر زمین کنده شده اند ، دستشویی ، آشپزخانه و تنور - (تنورسان یا تندیر ائوی گفته می شد)- نیز قرار داشت . در وسط اتاقک یا سکوی تنورسان ، تنور و در کنار آن اجاق گلی برای پخت و پز  قرار دارد.گاهی در بعضی از تنورسان ها،تنور کوچکتر دیگری برای پختن گرده 3 ساخته می شد . تنورسان معمولاً از کف حیاط بالاتر ساخته می شود و در سقف نیز سوراخی که پاجه(باجه)نامیده می شود ، تعبیه شده تا هم دود تنور و اجاق به بیرون هدایت و هم نور مورد نیاز تأمین شود .  اتاق های نشیمن(البته بعضی خانه ها اتاق های هم کف هم داشت که یئر اتاقی می گفتند) در طبقه دوم قرار داشت  که معمولاً با دربهایی کوچک به هم مرتبط می شد و برای گرم نگه داشتن در فصل زمستان ، معمولاً یکی از اتاقها  در وسط آن تنوری کار گذاشته شده ، هم تنورسان و آشپزخانه بود  و هم نشیمن ، در واقع پس از پخت نان و گاه غذا ، کرسی روی تنور قرار می گرفت تا از گرمای آن نیز استفاده شود . جلو اتاقها نیز ایوانی قرار داشت بار انداز میگفتند که با نرده های چوبی احاطه شده بود . مصالح به کار رفته در ساخت خانه ها بیشتر سنگ ، خشت و گاه آجر با ملات گل می باشد و بر روی سقف ها نیز از الوار چوب صنوبر استفاده شده است که برای جلو گیری از ریزش خاکِ سقف و ورود حیوانات موزی و خطرناک ، بر روی تیرها حصیر انداخته، خار و خاشاک می ریختند .


کلمات کلیدی: عکس

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

رمضانعلی میرزایی  از رزمنگان هشت سال دفاع مقدس سالها عوارض شیمیایی را تحمل کرد و عصر روز شنبه 5 تیرماه 1389 به همرزمان شهیدش پیوست


کلمات کلیدی: سربازان کوریجان

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

 

طایفه زمانی و علیزمانی کوریجان چهار تیره یا گروه هستند که برای اطلاعات بیشتر به شجره نامه آنها مراجعه نمایید 

1- تیره شیرخان : این تیره از زمانی ها همگی از نسل شیرخان و برادر زاده های او هستند

2-تیره صفرخانی:این تیره که همگی از نسل صفرخان داماد شیرخان بوده و به همین خاطر فامیلی زمانی گرفته اند تعدادی از بزرگان این طایفه فامیلی صفرخانی داشته اند

3-تیره حاج رجبعلی غلام حسین این تیره که همگی از نسل غلامحسین داماد شیرخان بوده و به همین خاطر فامیلی زمانی گرفته اند فرزندان مرحوم محسن زمانی که همگی در تهران ساکن هستند و فضلعلی زمانی که بیشتر در تهران هستند از این تیره هستند

4-تیره محمدرضای معصومعلی

 

 تعدادی عکس از زمانی های تیره شیرخان

  ؟  
حاج صفر زمانی  
 
عباس زمانی پسر حاج صفر  

تعدادی عکس از زمانی های تیره صفرخان

   
حاج حسن پسر حاج کوچکعلی  حاج حسین پسر حاج کوچکعلی
 
شهید امرالله زمانی  

تعدادی عکس از زمانی های تیره حاج رجبعلی

     
فضلعلی زمانی پسر قربانعلی نوه حاج رجبعلی مصطفی زمانی پسر محسن نوه قربانعلی  سیف الله زمانی پسر محسن نوه قربانعلی

   
محمد زمانی پسر فضل علی حسین زمانی پسر فضل علی اسماعیل زمانی پسر فضل علی
   

داود زمانی پسر علی آقا

نوه فضل علی

مهدی زمانی پسر علی آقا

نوه فضل علی

رسول زمانی پسر علی آقا

نوه فضل علی

وحید زمانی پسر حسین

نوه فضل علی

سعید زمانی پسر حسین

نوه فضل علی

امیر زمانی پسر حسین

نوه فضل علی

   

علی زمانی پسر حسین

نوه فضل علی

آرش رمانی پسر محمد

نوه فضل علی

برزو(اشکان) زمانی پسر اسماعیل

نوه فضل علی

تعدادی عکس از زمانی های تیره معصومعلی

نسل اول: یعقوبعلی

نسل دوم :معصومعلی

نسل سوم:محمدرضا

نسل چهارم:فرزندان محمدرضا

     
محمدآقا حسن علی آقا

نسل پنجم: فرزندان محمدآقا  حسن و علی آقا

 

     

 زمانی

پسرا حمد آقا

احمد زمانی

پسر علی آقا

زمانی

پسرا حمد آقا

لطفا عکسهای بیشتر را در ادامه مطلب مشاهده نمایید

   

موسی زمانی

پسر محمد آقا

احمد  زمانی

پسر محمد آقا

 زمانی تیره غلامحسین

برای مشاهده عکسها در اندازه بزرگتر روی آنها کلیک نمایید

                                  

فضل علی زمانی

خدمت اجباری 1319

     
 

علی  پسر                       

فضل علی زمانی

محمدآقا پسر                       

فضل علی زمانی

مصطفی زمانی پسر محسن  سیف اله  زمانی پسر محسن
       

حسین زمانی

سال  1357

 اسماعیل زمانی 1363 علی زمانی پسر محسن  حسین زمانی
     
مهدی زمانی

عکس بهار 1388

 حسین زمانی عکس زمستان1388 اسماعیل زمانی عکس تابستان1388

 

 http://up.iranblog.com/Files/6a78dd3f4b694cb8a42a.bmp

 

 

 
 

اشکان زمانی

تابستان 1388

 http://up.iranblog.com/Files/373af8b637594de184ef.bmp

 

 

 

 زمانی تیره شیرخان

   
عباس زمانی پسر حاج صفر

عکس تابستان1388

   

     

 


کلمات کلیدی: تاریخ کوریجان، عکس

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

1-خلیفه کیسه سیندن باغیشلاماق
  حامام سویوینان دوس توتماق

از کیسه خلیفه بخشیدن

 

2-چومچه آش دان ایستی اولوب

کاسه داغ تر از آش بودن

 Päpstlicher sein als pappst
پاپ تر از پاپ بودن

3-یا حسن کئچل یا کئچل حسن

چه علی خواجه چه خواجه علی

 Das ist Jacke wie Hose.
آن ژاکت مثل شلوار است.



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

عکس قدیمی مکتبخانه لالجین


نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

 

پل تاریخی(ماران)

 

مسجد تاریخی مهاجران(ماران)

برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک نمایید


کلمات کلیدی: تاریخ کوریجان

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/9/14:: 2:22 عصر     |     () نظر

عین السلطنه در روز پنچشنبه 17 ربیع الأول [سنه 1309 ] حضور ناصرالدین شاه عید مولود خاتم الأنبیاء علیه الصلوة والسلام می رسد چنانچه می نویسد « خود اعلیحضرت منزل به منزل طوری که هیچ گمان نمی کردم استفارفرمایند پرسیدند ، مثلا? ده زره مالک که بود ؟ چه قدر ضبط می دهد ؟ خاکو کجاست ؟ چند خانوار است ؟ سرباز چقدر دارد ؟ آبش از قنات است یا رودخانه است؟ باصفاست یا بی صفا است؟ بیشه دارد یا نه ؟ همین طور تمام منازل عرض راه را استفار فرمودند و از این مشروحتر جواب عرض کردم ، از کوریجان و از لتگاه زیاد عرض کردم ؛ تمام جزئیات را استفار فرمودند ، فرمودند کوریجان سالی هزار به شاهزاده می دهد ؟ عرض کردم اگر نقد و جنس دیوانش کم شود می دهد . از لتگاه وخانه ساعدالسلطنه استفار فرمودند عرض کردم که خانه ساعدالسلطنه آنجا است ، عمارت تازه می سازد نقد و جنس دیوان و مالک را پرسیدند ، عرض کردم خالص? دیوان بود از آن جهت نقد و جنس زیاد می دهد ......» (1)  

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.       روزنامه خاطرات عین السلطنه ج 1 ص 413


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/4/13:: 7:50 صبح     |     () نظر

یکشنبه 7 ربیع الاول (1309 ه ق /1270 ه ش /1891 م ) همانطور که عین السلطنه در کتاب روزنامه خاطراتش می نویسد طبق قراری که شب قبل با ساعدالسلطنه گذاشته بودند راهی لتگاه می شوند تا از آنجا به کوریجان بروند که ملک حضرت والا عزالدوله پدر عین السلطنه بوده است .(1)

عین السلطنه می نویسد « امشب باید به لتگاه برویم ]و[ بنه کوریجان رفت . نزدیک چاپارخانه جناب ساعدالسلطنه رسیدند ، شریف الملک هم آمد ،تمام را رجعت داده با ساعدالسلطنه و طاهر خان محبت کنان رفتیم نیم ساعت به غروب مانده لتگاه وارد شدیم . خانه ساعدالسلطنه در این ده است . پایتخت حاجیلو است ، عمارت و قلع? خوبی می سازد کلاه فرنگی بدی نبود .»(2)

در خاطرات روز دوشنبه 8 ربیع الأول می نویسد « آخر ساعد السلطنه را راضی کرده که با هم به کوریجان برویم ، باران ساکت شد سوار شدیم . دو هزار به (شیر یا خط ) که هیج بازی نکرده بودم به ساعدالسلطنه باختم . بازی غریبی بود تماشا داشت . از ده مارهموار که چهار دانگش به مناصفه ملک حضرت والا ] عزالدوله [ و نواب علیه ]          [    است گذاشتیم . رعایا جلو آمده بودند ، باران قطره قطره می آمد ، مغرب وارد کوریجان شدیم . کوریجان پنچ دانگش ملک حضرت والا و یک دانگش ملکی ساعدالسلطنه است . پانصد خانوار است ، صد و هشتاد جفت دارد (3) مالیات و سربازش زیاد است ، تیول خود حضرت والا است . بیست و پنج سرباز دارد ده خوبی است .(4) در ادامه از محمد حسین بیک نایب کوریجان نام می برد و باختن در بازی شیر یا خط را شرح می دهد .

 

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.       روز نامه خاطرات عین السلطنه ج 1 ص 403

2.       همان ص 404 :( در ادامه آن می نویسد تاقت آوردیم و به حسین آباد ده ساعدالسلطنه رسیدیم پیاده شدیم و به منزل ظابط رفتیم .)

3.       کوریجان 180 جفت { یا 360 سقراکن (گاومیش )}بوده است ،هریک جفت در واقع مقدار زمینی بوده که 2 رأس گاو شخم می زده است . هر 5/7 جفت را یک جوق می گفتند و هر جوق زیر نظر یک جوق باشی اداره می شد.

4.       همان ص 405


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصطفی نوروزی 89/4/13:: 7:50 صبح     |     () نظر

<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره
وضعیت من در یاهـو
مصطفی نوروزی
من کارشناس ارشد مدیریت دولتی و مهندس نرم افزار کامپیوتر هستم و در زمینه تاریخ کوریجان و همدان مطالعاتی دارم
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها